جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

تصویب پیش نویس قطعنامه حقوق بشر علیه ایران در سازمان ملل



 شصت وهفتمین جلسه کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل امروز در مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار شد و کشورهای حاضر نظرات خود در خصوص پیش نویس قطعنامه که دولت کانادا ارائه و مورد حمایت ۴۲ کشور بود را بیان کردند و در پایان این پیش نویس با ۸۳ رای مثبت، ۳۱ رای منفی و ۶۸ رای ممتنع به تصویب رسید. سال گذشته این قطعنامه ۸۶ مثبت را به همراه داشت و ۳۲ رای منفی و ۵۹ رای ممتنع.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران؛ در ابتدای جلسه نماینده کشورکانادا به انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران به خصوص وضعیت زندانیان سیاسی و اعدام های فزآینده پرداخت وگفت ۴۲ کشور از این قطعنامه برای در صحن علنی گذاشتن حمایت کردند.
نماینده اروگوئه رای ممتنع داد اما به انتقاد ازاعدام، آزادی بیان و تحت تعقیب قراردادن روزنامه نگاران و همچنین استفاده از شکنجه را در ایران مورد انتقاد قرار داد ولی گفت که در برخی از حوزه ها تحولات مثبتی رخ داده است. او از دولت ایران خواست که همه امکانات لازم را فراهم آورد که کمیساریای عالی حقوق بشر بتواند از ایران دیدار کند و در طول دیدار آزادانه بتواند کار خود را انجام دهد.
بعد از نماینده کانادا چندین کشور مخالف قطعنامه به ارائه نظرات خود پرداختند ونماینده ایران در سازمان ملل نیز با دفاع از عملکرد مکانیسم های حقوق بشر در ایران به انتقاد شدید از کشورهایی که به طرح پیش نویس پرداخته بودند پرداخت.
درجریان جلسه نماینده قزاقستان، با قطعنامه مخالفت کرد و استفاده از قطعنامه ها را یک ابزار برای ایجاد فشار سیاسی خواند. نماینده قزاقستان به اقدامات ایران در ارائه گزارش های دوره ای اشاره کرد و از کشورهای دیگر خواست که به این قطعنامه رای ندهند. نماینده کره شمالی نیز با قطعنامه کشورهای ارائه کننده مخالفت کرد و آن را دخالت در امور داخلی کشور دانست و گفت قطعنامه کاملا سیاسی است. او گفت که حقوق بشر نمی تواند از خارج از کشور تحمیل شود.
محمد خزاعی نماینده ایران در سازمان ملل به انتقاد از نماینده کانادا پرداخت و گفت نمی خواهد که به جای مردم ایران بخواهد صحبت کند. او گفت که کمیته سوم یک بار دیگر در استانه رای گیری در مورد یکی ازقطعنامه های غیرسازنده درمورد موضوع حقوق بشر در ایران است. خزائی گفت کاملا قطعنامه را به دقت مطالعه کرده است و بیش از ۱۵۰ ادعاهای بی پایه علیه ایران وجود داشته است. او گفت آشکارا قطعنامه نشان دهنده واقعیت کشور نیست و از واقعیت جامعه ایران دور است و متکی است به مطالب سایت های خبری. او انتقاد از وضعیت اقلیت ها در ایران را اغراق آمیز خواند و گفت پیش نویس تناقضات زیادی دارد. او سپس به انتقاد از مکانیسم های حقوق بشر سازمان ملل پرداخت که به صورت گزینشی اعمال می شود و تنها برخی کشورها مورد مجازات قرار می گیرند. او گفت که نظارت بر وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف باید از حالت انحصاری برخی کشورها دربیاید. او گفت که قطعنامه به دبیر کل سازمان ملل اجازه می دهد که گزارش موازی تهیه کند. او همچنین عدالت، غیرتبعیض بودن و بی طرفانه بودن قطعنامه و رویه های حقوق شر سازمان ملل را مورد انتقاد قرار داد. خزاعی به شدت از احمدشهید انتقاد کرد که نکات و بازخوردهای ایران را در گزارش اخیر خود لحاظ نکرده است و آن را مخالف کدهای اخلاقی چنین گزارش هایی خواند.
نماینده ایران در سازمان ملل گفت چرا کشورهایی مانند آمریکا، کانادا و اسرائیل به خاطر نقض حقوق بشر در این کشورها تحت مکانیسم های کشوری قرار نمی گیرند؟ او گفت این کشورها باید پاسخگو باشند؟ نماینده ایران همچنین تبعیض علیه مهاجرین ومسلمانان در اروپا و آمریکا و همچنین اسلام هراسی را مورد انتقاد قرار داد. موضوع وضعیت رفتار بی رحمانه با زندانیان، نگهداری زندانیان در گوانتانامو و بگرام و همچنین شکنجه علیه زندانیان در آمریکا نیز از موارد مورد انتقاد خزاعی نسبت به آمریکا بود. او سپس به انتقاد از وضعیت حقوق بشر در کانادا پرداخت و گفت که «دولت کانادا در رفتار خودش نژاد پرست است». نماینده ایران همچنین در سخنرانی طولانی خود به انتقاد از وضعیتی که بر شهروندان در غزه می رود و سیاست های اسرائیل در این زمینه پرداخت. او انگشت نما کردن برخی از کشورها را در سازمان ملل مورد انتقاد قرار داد و گفت که هیچ کدام از کشورهایی که خود را قهرمان حقوق بشر می نامند حرفی از قتل عام در غزه نمی زنند. او همچنین از قتل دانشمندان هسته ای ایران نیز انتقاد کردو گفت که استانداردهای دوگانه باعث می شود که مکانیسم های حقوق بشر سازمان ملل تحریف شود.
نماینده کشورکوبا نیزبه انتقاد از قطعنامه پرداخت و گفت که همکاری بین المللی روی اصل بی طرفی امکان پذیر است نه گزینشی برخورد کردن با کشور. او گفت قطعنامه انگیزه های سیاسی دارد. نماینده سوریه بعد از نماینده کوبا گفت که قطعنامه را رد می کند و اینکه هیچ کشوری در امور داخلی کشورهای دیگر بخواهد دخالت کند.
نماینده کشور اکوادر گفت که به شدت اینکه برخی کشورها را مورد انتقاد قرار می دهند مخالفت می کند. او رای منفی به قطعنامه داد. نماینده کشور روسیه سفید گفت که چنین قطعنامه ای نمی تواند برای ترویج و حمایت حقوق بشر فضای گفت وگو به وجود بیاورد. او همچنین گفت که ایران گزارش دوره ای سال ۲۰۱۰ ایران نشان می دهد که دولت ایران قابل توصیه است (از توصیه ها استفاده می کند). او گفت حمایت کنندگان از قطعنامه بی طرف نیستند و از منابع رسمی و قابل اعتماد استفاده نشده است.
نماینده چین هم با قطعنامه مخالفت کرد و گفت هیچ کشوری وضعیت کاملی در زمینه حقوق بشر ندارد. نماینده ژاپن به وضعیت حقوق بشر در ایران انتقاد کرد ولی همزمان گفت که با ایران در این خصوص در حال گفت وگو است واینکه ایران با مکانیسم های سازمان ملل همکاری می کند. ژاپن گفت که از پیش نویس بدون اینکه ازحامیان اولیه آن باشد حمایت می کند.

وضعیت جسمی وخیم نسرین ستوده در چهل و دومین روز اعتصاب غذا



نسرین ستوده، فعال حقوق بشر و وکیل مدافع زندانی؛ اکنون در چهل و دومین روز اعتصاب غذای خود، در شرایط وخیم جسمی قرار گرفته است.
بنا به گزارش سحام، رضا خندان، با انتشار مطلبی در این خصوص در صفحه شخصی اش در فیس بوک نوشت: “قصد ایجاد نگرانی بین دوستان ندارم. احساس خطر مجبورم می کند که هشدار را داده باشم.”
وی در ادامه افزوده است: “نسرین از دیروز که وارد چهل و یکمین روز اعتصاب غذا شده است وضع جسمی اش به مرحله ی خطرناک رسیده است. دیروز به بهداری منتقل شده است و از این به بعد قرار شده است که هر روز به بهداری برود. فشارش آنقدر پایین بوده است که شخصی که فشار خونش را اندازه گیری کرده نتوانسته اندازه اش را به او بگوید.”
همسر این وکیل مدافع زندانی در ادامه می نویسد: “مسولین قوه ی قضاییه میتوانند همه چیز را انکار کنند اما واقعیت همیشه مثل آوار بر سر کسانی که خود را به بیراهه میزنند آوار می شود. توجیه و فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله هم مشکل را حل نخواهد نمی کند. نسرین خواسته ی غیر قانونی ندارد. او میگوید: “چرا بچه ی ۱۲ ساله ی ما را به خاطر مادر مجازات می کنید!!؟”
رضا خندان در پایان خبر داده که “کسی تا این لحظه در این دستگاه عریض و طویل قضایی به این سوال قانونی و بدیهی پاسخ نداده است.”
نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.

گزارش روزنامه گاردین از وضعیت آرش صادقی دانشجوی زندانی


هنگامی که آرش صادقی فعال دانشجویی ایرانی در نوامبر ۲۰۱۰ از زندان اوین در تهران به طور موقت آزاد شد، خودش هم پیش‌بینی می کرد که پس از قریب یکسال کتک خوردن وحشیانه و آزار در زندان، تنها برای مدت کوتاهی آسوده خواهد بود. چند روز بعد دوباره ماموران امنیتی به خانه پدری وی یورش بردند، آنها مخفیانه و با زور وارد خانه شدند. مادر آرش که با دخترش تنها در خانه بود، دچار حمله قلبی شد اما در حالی که یک زن بی هوش روی زمین افتاده بود ، ماموران امنیتی به تفتیش منزل آن‌ها را ادامه دادند. ماموران به دنبال آرش صادقی بودند که دست بر قضا آن شب را در خانه پدربزرگ خود سپری می کرد. وقتی ماموران رفتند، مادرش، فرحناز درگاهی به بیمارستان منتقل شد. او چند روز بعد درگذشت.
در همان زمان آرش صادقی در گفت‌وگویی با سایت خبری روز آنلاین خاطرنشان کرد: «پدرم، خواهرم و تمام اقوام و آشنایان من را به خاطر مرگ مادرم مقصر می دانند … خانه ما تبدیل به جهنم شده است .. پدرم به من می گوید تو مادرت را کشتی و تو را دیگر نمی‌خواهم در این خانه ببینم .. من ترجیح می دهم به زندان برگردم». مدت کوتاهی پس از آن، صادقی دانشجوی ۲۶ ساله رشته فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی به زندان بازگردانده شد. از آن تاریخ تنها یک ماه را در بند عمومی بسر برد و ۱۱ ماه باقی را در سلول انفرادی بدون دسترسی به وکیل سپری کرده است.
پدر او، حسین صادقی در ارتش خدمت می‌کند و در یک خانه سازمانی که دولت به او داده، همراه خانواده‌اش سکونت دارد. اگرچه در ابتدا پسرش را برای اتفاقاتی که برای خانواده افتاد، مقصر می دانست، اما او هم اکنون حتا او هم متجه بی‌عدالتی‌ها شده و آماده است تا با گفتن حقیقت حتا شغلش را از دست بدهد. او آماده است تا برای نخستین بار حقیقت را بازگو کند حتا اگر دستگیر شود. پدر آرش از راه تلفن با گاردین گفت‌وگو می‌کند. او به ما گفت: «من پشیمانم از آن‌چه که در گذشته به او گفتم .. اما من نمی‌توانم او را ببینم و این را شخصا به او بگویم. متاسفم». براساس گفته های صادقی پدر ، پسرش به تازگی در حمایت از حسین رونقی ملکی، دست به اعتصاب غذا زده است. حسین رونقی یک وبلاگ‌نویس ۲۵ ساله اس که دوران محکومیت ۱۵ ساله خود را سپری می کند.
پدر آرش وضعیت او را توصیح می‌دهد؛ «آرش از حقوق اولیه و انسانی خود محروم است ، او در نه ماه گذشته هیچ‌گونه دسترسی به وکیل نداشته و تنها توانسته پدربزرگش را دوبار ملاقات کند». حتا پدربزرگ آرش اخیرا به سبب صحبتهایی که درباره او انجام داد، دستگیر شد.
حالا صادقی پدر می‌گوید: «وضعیت سلامت آرش به حدی خطرناک شده بود که دوبار او را به بیمارستان منقل کردند. یکی از پرستاران توانست با ما تماس بگیرد و ما را در جریان وضعیت وخیم سلامت او قرار دهد .. او به ما گفت که یکی از گوشهای آرش در پی کتک ها به شدت آسیب دیده است». او ادامه می‌دهد: «هرماه وزارت اطلاعات مرا احضار می کند و تهدیدم می کنند در صورت افشاگری در مورد وضعیت پسرم مرا اخراج می کنند و از خانه ام بیرون می اندازند .. ولی من نمی ترسم .. آنها می خواهند ما را ساکت کنند».
آقای دیوک از سازمان عفو بین الملل می گوید: «داستان پدر آرش صادقی مساله ایست که چندین و چندبار به‌ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد اتفاق افتاده است. مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس ایرانی در ماه گذشته در مجامع عمومی بازتاب گسترده ای داشته و و همین امر باعث ترغیب خیلی ها از جمله حسین صادقی به افشاگری شده است».
او گفت: «چیزی که بر ما روشن است به ویژه در مورد خاص خانواده ستار بهشتی وبلاگنویس، این است که بسیاری از ایرانیان به این نتیجه رسیده اند که هیچ کس در ایران تمایل ندارد یا قادر نیست که به آنها کمک کند، در نتیجه با وجود همه فشارهایی که حکومت بر آنها تحمیل می کد، اعضای خانواده خودشان دست به افشاگری می زنند. اینها اعضای خانواده فعالین سرشناس نیستند بلکه خانواده های معمولی هستند که تنها خواستار عدالت و حفظ کرامت انسانی خود هستند. مقام‌های دولتی شاید بخش بزرگی از ارتباط‌ها و حلقه‌های حقوق بشری را در ایران را بی‌پروا سرکوب کرده باشند اما افشاگری‌های شجاعانه‌ای مانند افشاگری پدر آرش صادقی و تعداد بیشمار دیگری از مردم ایران، به ما خاطر نشان می سازد که رژیم نتوانسته عطش پیگیری عدالت و کرامت انسانی ایرانیان را فرو نشانند. آنها هرگز نمی توانند این خواسته‌ها را پایمال کنند».
دیوک تایید کرد: «دستگاه ظالم قضایی جمهوری اسلامی چیزی شبیه سلاخ خانه است و مخمصه ای که آرش صادقی در آن گرفتار آمده نمونه ای از ظلم این دستگاه. او به سبب اتهام‌های نامفهومی که به وی تفهیم شد، به بلاتکلیف نگهداری می شود و موردهای مشابه زیادی از این دست در سیستم قضایی ظالمانه ایران وجود دارد، چرا؟ چون اصول اولیه انسانی رعایت نمی‌شود و این اصول برای مدیریت این سیستم بی‌اهمیت است به همین دلیل شاهد مرگ افراد در زندان‌های ایران هستیم، درست مانند پرونده ستار بهشتی».
بخشی از این رفتار ظالمانه را قبل‌ترها آرش صادقی، در گفت‌وگو با روز‌آن‌لاین فاش کرده بود. او گفت: «من فشارهای زیادی را در دوران حبسم متحمل شدم. آنقدر سخت کتک خوردم که دوبار کتفم در رفت و دندانهایم شکست اما کتکخوردن، سیلی خوردن و لگد خوردن قابل تحمل بود، چیزی که طاقتم را طاق کرد وقتی بود که آنها موهای بدنم را کندند. وحشتناکترین کاری که آنها با من کردند این بود که موهای صورتم را ، دستها و سینه ام را کندند. به همین دلیل صورتم زخمی شد. آنها چشمانمان را می بستند و به شدت و پی‌درپی به صورتم مشت و لگد می زند. در نتیجه این ضربه‌ها چشمانم یکبار خونریزی کرد و من نمی توانستم برای مدت زیادی ببینم».
با وجود همه‌ی این فشارها، آرش صادقی به تازگی از داخل زندان نامه ای را خطاب به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران نوشت و تاکید کرد که «هرگز معذرت‌خواهی نخواهد کرد». او در نامه خود آورده است: «شما گفته بودید که من باید عفونامه بنویسم .. من هیچ کار اشتباهی انجام نداده ام که برای آن معذرت بخواهم یا در خواست بخشش کنم. این شما و دوستان و همکارانتان هستید که باید از مردم ایران به خاطر اشتباه‌ها و جنایت‌های خود در ۳۳ سال گذشته عذرخواهی کنید».

۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

پسرم را کشتند، هنوز هم تهدید می کنند


مادر شهید روز عاشورا هنوز حرف های تازه دارد. داغ دلش کهنه نشده و برای مردم، همراهان جنبش سبز و آملی لاریجانی و حتی پلیس امنیت پیام هایی دارد.
به گزارش کلمه، مادر مصطفی کریم بیگی آخرین حانواده شهیدی بود که زهرا رهنورد را پیش از حصر خانگی اش دید و مادرانه در کنار یکدیگر اشک ریختند و همراه و همدل دست یاری به هم دادند تا یکدیگر را در این راه سبز اما سخت تنها نگذارند.
مادر مصطفی کریم بیگی می گوید: آن روز مصطفی مشکی به تن داشت و داغدار حسین بود. مصطفی همیشه می گفت هدف حسین مهم است. حسین در راه هدفی که رفته بود به شهادت رسید. می گفت ما درست است که باید عزاداری کنیم برای حسین اما مهمتر آن است که ببینیم حسین فکر و هدفش چه بود و به خاطر چه چیزی رفت و کشته شد. به خاطر این رفت کشته شد که حرفش را بزند. به خاطر زنده نگه داشتن اسلام رفت.
مصطفی کریم بیگی در روز عاشورا در حوالی خیابان نوفل لوشاتو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. خانواده کریم بیگی تا روزها پس از شهادت او هیچ گونه اطلاعی از این موضوع نداشتند و تصور می کردند
که وی در روز عاشورا بازداشت شده تا اینکه هفته ها بعد خانواده وی جسد فرزندشان را در پزشکی قانونی شناسایی کردند. با اینکه منزل این شهید در تهران است، اما ماموران امنیتی اجازه دفن او را در این شهر ندادند و خانواده وی مجبور شدند او را در جایی دور از محل سکونت خانواده اش یعنی شهریار کرج به خاک بسپارند.
‎سرانجام در روز ۲۲ دی ماه، تنها با حضور پدر، مادر و خواهر مصطفی و هنگام غروب آفتاب، پیکر شهید کریم بیگی در شهریار به شکل مظلومانه ای به خاک سپرده می شود.
متن کامل گفتگوی کلمه با مادر این شهید که بارها متوقف شد تا اشک هایش آرام بگیرند و نفسش برای ادامه ی حرف زدن تازه شود را با هم می خوانیم:
در این سه سال بارها شرح آنچه گذشت در عاشورای ۸۸ را از شاهدان و خانواده ها شنیده و دیده ایم، امروز از حس و حال مادری بگویید که فرزندش یک شهید عاشورا است.
این روزها که می آید و بوی محرم می پیچد نمی توانم از حال و روزم بگویم. نمی دانم شما مادر هستید یا نه اما دردناک است. خاطرات ۳ سال پیش مرتب در ذهنم تکرار می شوند و دوباره یاد حرف ها و کارهای مصطفی می افتم و خیلی آزارم می دهد. گرچه من به فکر و هدف مصطفی احترام می گذارم من یک مادرم و دلتنگی های خودم را دارم. دلم برای بوی تنش، برای صدایش و برای همه چیزش دلتنگ می شود.
آیا در این مدت پیگیری های قانونی داشته اید؟ پاسخ و برخورد مقامات قضایی با شما چه بوده است؟
آنها که هیچ جوابی به ما ندادند و فقط می گویند بیایید دیه تان را بگیرید. من هم گفتم که من خون بچه ام را با پول معاوضه نمی کنم. پلیس امنیت تقریبا دو ماه پیش من را خواستند مصاحبه نکنم و اگر مصاحبه کنم از کار بیکار می شوم. بعد هم گفتند که دیه ات را بگیر و برو. من به آنها هم گفتم که من دیه نمی خواهم. حتی اگر ایران را هم به نام من کنید و سندش را به نامم بزنید به درد من نمی خورد. تنها یک کار می خواهم برایم انجام دهید. با خوشحالی گفت چه کاری؟ گفتم مصطفای من را به من برگردانید. آیا می توانید این کار را انجام دهید؟ که سرش را انداخت پایین و گفت شرمنده. گفتم پس می خواهید خون بچه من را با پول معاوضه کنید؟ نه من آدمش نیستم.
آقای لاریجانی چند وقت پیش گفته بودند فقط یک نفر در این جریان کشته شده است. اما وقتی به شما از دیه گفته اند پس پذیرفته اند که فرزند شما هم کشته شده و در مقابل شما انکار نمی کنند درست است؟
والا آقا لاریجانی نمی دانم یا خودشان را به آن راه می زنند یا خبر ندارند. مگر می شود؟ من در مصاحبه قبلی ام هم گفته بودم که آقای لاریجانی یک سری به بهشت زهرا بزنند ببینند در بهشت زهرا چه خبر است. بیایند شهریار سر خاک فرزند من ببینند چه خبر است. حتی من گفته بودم با اینکه برای یک مادر خیلی سخت است اما حاضرم نبش قبر کنند و دوباره بچه من را ببرند پزشکی قانونی و گلوله را در سرش ببینند. خودشان ببینند که ظهر روز عاشورا بچه ی من را با گلوله کشته اند. من ۱۴ روز دنبال بچه ام گشتم. ۱۴ روزی که هر روزش بر من ۱۰۰۰ روز گذشت. شبانه با موبایل مصطفی زنگ می زدند به موبایل پدر مصطفی. صدای نفس می آمد ولی حرفی نمی زدند. آخر هم بچه ام را در کهریزک و پزشک قانونی پیدا کردم. با چه شرایط سختی که جلوی پای ما گذاشتند. چه تعهداتی که از ما گرفتند. ساعت ۴ بعد از ظهر ۲۲ دی ماه به من درآمدند زنگ زدند گفتند اگر بچه تان را می خواهید ببینید الان بیایید کهریزک، پزشک قانونی و بچه تان را ببینید. از آنجا با ماموران امنیتی که ۲ تا ماشین اسکورت می کردند بچه من را آوردند بهشت زهرا شست و شو دادند. و از آنجا راهی شهریار کردند و ساعت هشت و نیم شب ۲۲ دی ماه بچه من را دفن کردند. و الان هم که می خواهم برای بچه ام مراسم بگیرم نمی گذارند. من را صدا کردند گفتند یا ما باید در مراسم باشیم یا مراسم نگیر که اگر بگیری ما مهمانهایت را می بریم. همه ی این ها را انکار می کنند؟
در هفته های اخیر بعد از ماجرایی که برای ستار بهشتی پیش آمد بارها دلسوزان گفتند که اگر به موارد قبلی رسیدگی می شد دوباره شاهد چنین مواردی نبودیم. شما به عنوان یک قربانی این بی قانونی ها نظرتان چیست؟
اگر خرداد که ندا و سهراب و علی حسن پور و بقیه کشته شدند، عاملین جنایت را پیدا و محاکمه می کردند دیگر فاجعه ی کهریزک را نمی دیدیم و اگر کهریزک که این اتفاق افتاد را پیگیری می کردند دیگر عاشورایی نبود و اگر عاشورا را پیگیری می کردند دیگر ۲۵ بهمن و چهارشنبه سوری و بهنود رمضانی را شاهد نبودیم و اگر همه ی اینها پیگیری می شد الان این اتفاق برای ستار نمی افتاد. می دانید اینها به خاطر چیست؟ به خاطر این که اینها به این ظلم ها اهمیت نمی دهند. دنبال این نیستند که عاملان را پیدا و محاکمه کنند. و من متاسفم که چطور ما را داغدار می کنند. با اینکه سه سال گذشته ما هنوز به خودمان نیامدیم. درست است که ما زنده ایم اما زندگی نمی کنیم. برای من برای پدرش برای خواهر مصطفی همینطور همه این خانواده ها. شاید … مثل مردم معمولی در خیابانها می رویم ولی زندگی نمی کنیم. مصطفی ثمره ی زندگی من بود ثمره جوانی من بود. شما نمی دانید که مرگ یک اولاد چقدر سخت است.
گریه امکان ادامه ی گفت و گو را مختل کرده است، می گویم: خانم کریم بیگی می توانم بعدا تماس بگیرم.
نه نه.. ناجوانمرادنه بچه من را می کشند و شبانه خاک کنند. یک زن یک مادر یک انسان می فهمد من چه می کشم. یک دختر بچه وقتی عروسکش را بغل می کند نسبت به آن عروسکش عشق میورزد اگر آن عروسکش را از دستش بگیرند گریه می کند داد می زند اعتراض می کند. بعد ببینید که مادری که بچه اش را به دنیا می آورد بزرگش می کند بهش شیر می دهد بعد به ثمر می رساند. درست زمانی که می خواهد از این ثمره ی زندگیش استفاده کند و در فکر تشکیل خانه و خانواده برای بچه اش است باید کارش به آنجا برسد که هر هفته برود سر خاک بچه اش. شما نمی دانید چقدر سخت است. مادر ستار هم همین حال من را دارد همه ی مادرها. چه بگویم که چه زجر می کشیدند همه ی این بچه ها بچه های سالمی بودند.
ببخشید اگر حال شما را بد کردم. گرچه درد شما خیلی بزرگ است اما برای زنده ماندن نام و راه مصطفی باید حرکت کنیم.
نه شما تقصیر ندارید این حال هر روزه ی من است. اگر شما ۱۰ سال دیگر هم به من زنگ بزنید همین است. این داغ برای من همیشه تازه است. نه تنها برای من برای همه ی مادر ها. همه ی جوان هایی که کشته شدند. مصطفی، بهنود، رامین رمضانی همه ی اینها اولاد ما هستند همه ی اینها جوانان این مملکت هستند همه اینها آینده سازهای این مملکت هستند. اما الان کجایند؟ توی گورستان؟ این ستار بهشتی یک داغ جدید است روی دل من. انگار که دوباره مصطفای من کشته شد. مگر ستار با مصطفی چه فرقی داشت؟ مگر بهنود چه فرقی با مصطفی دارد و یا محمد مختاری؟ هرکدامشان در یک روز.
کسانی که از مردم و حضور مردم هراس داشته و دارند عزاداران حسینی را در روز عاشورای سال ۸۸ متهم به بی دینی و فتنه گری کردن و برچسب مخالفت با امام حسین زدند و در رسانه های خود از دین به عنوان ابزاری برای توجیه سرکوبگری استفاده کردند. مصطفی یکی از حاضران در روز عاشورا بود. از روحیات او برای ما بگویید.
آن روز مصطفی مشکی به تن داشت و داغدار حسین بود. مصطفی همیشه می گفت هدف حسین مهم است. حسین در راه هدفی که رفته بود به شهادت رسید. می گفت ما درست است که باید عزاداری کنیم برای حسین اما مهمتر آن است که ببینیم حسین فکر و هدفش چه بود و به خاطر چه چیزی رفت و کشته شد. به خاطر این رفت کشته شد که حرفش را بزند. به خاطر زنده نگه داشتن اسلام رفت. به خاطر خدا به خاطر عدالت رفت. عدالت بزرگترین هدف حسین بود و می گفت ما باید فکر حسین را ترویج دهیم. آن فکر مهم تر بود. این که در چه راهی و با چه هدفی رفت. و مصطفای عزادار من اون روز هم با لباس مشکی و به اعتراض رفت. تیر به سمت چپ پیشانیش خورده بود. پسر من کار خلافی نکرده بود. آیا اینکه اعتراض کرده باید هدف تیر قرار بگیرد؟
نزدیک به ۲ سال است که خانم رهنورد در حبس خانگی هستند. آخرین دیدار ایشان قبل از حبس و راهپیمایی ۲۵ بهمن با شما و خانواده تان بود.
من درود می فرستم به خانم رهنورد و شجاعتشان و انشا الله که همیشه سلامت باشند که غمخوار ما خانواده ها بودند. خانم رهنورد به خانه ی بسیاری از خانواده ها رفتند و با آنها دیدار و همدلی کردند. وقتی آمدند منزل من، خیلی خوشحال و دلگرم شدم. صورت مصطفی را که دیدند گریه کردند و گفتند این پسر جوان چقدر پاک است. چه صورتی دارد. چه سیمایی دارد. از اول که آمدند و نشستند تا لحظه آخری که تشریف بردند برای مصطفی اشک ریختند. خیلی محبت داشتند به من و از نظر عاطفی که غمخوار من بودند و دلداری می دادند. با دل ما یار بودند. سلامتی و آزادی شان را از خداوند خواستارم.
اگر بخواهید خطاب به مردمی که صدای شما را می شنوند سخنی بگویید چیست؟
ما مادران کنار همدیگر هستیم. تا زمانی که ما زنده هستیم صدای ما خاموش نمی شود. مگر اینکه مرگ صدای ما را خاموش کند. این شعار نیست و همیشه هم گفتم فریاد من بلند است. مگر اینکه صدای من را خاموش کنند. چرا بچه های ما را کشتند؟ بچه های ما را آیا واقعا حق بود که ظهر روز عاشورا بزنند و بکشند؟ یا جوانانی که در این سه سال کشته شدند آیا اعتراض باید با گلوله کشته شود؟ بر فرض مثال به گفته این آقایان که گفتند بچه ات خلاف کرده و برای اعتراض آمده، در خیابان آیا نمی توانستند ببرند و زندانش کنند و دادگاهیش کنند؟
شما مادران شهدای دیگر را می بینید؟
ما مادران کنار همدیگر هستیم. دست به دست هم می دهیم و مثل یک دیوار محکم در کنار هم هستیم و با صدای بلند فریاد می زنیم. من صدای مصطفی ام من صدای ستارم. نه من تنها که همه س مادرها صدای همه ی فرزندانمان هستیم و هیچ وقت صدایمان خاموش نمی شود.
امیدوارم خدا به دلتان آرامش بدهد و همچنان همین قدر پر قدرت و سربلند و روسفید باشید. لحظه هایی که دلتان شکسته است برای زندانیان هم دعا کنید.
دل من همیشه گرفته است. این روزهای محرم هم که می شود نمی دانید دل من چه حالی دارد. یاد آن روزها می افتم و تمام آن خاطرات برای من زنده می شود. فقط می خواهم شما هم من را دعا کنید. همه ما را دعا کنید. ممنون از اینکه به یاد ما هستید. هر کدام شما و دوستانی که زنگ می زنید من خوشحال می شوم که به یاد ماهستید و ما را فراموش نکرده اید. از شما سپاسگزارم و درود و سلام من را خدمت همه برسانید و بدانید تا زمانی که زنده هستیم صدای ما خاموش نمی شود.

اطلاعیه ستاد یزید بن معاویه به مناسب ایام محرم الحرام


امت شهید پرور ایران آیا وقت آن نرسیده است نسبت به جناب یزد و شمر و سایر کارگزاران ایشان تجدید نظر کنید و قبول داشته باشید که ایشان بسی انسانی‌تر از حکام فعلی کشور خودتان عمل کرده‌اند. برای نمونه توجه شما را به موارد زیر جلب می‌کند:
-         آنان در هزار و چهار صد سال پیش زنده‌گی می‌کردند و تجارب بشری نسبت به حقوق بشر بسیار عقب‌مانده‌تر از حال حاضر بود.
-         آنان با مخالفان مسلح خود روبه‌رو بودند که بسیار جنگیدند و تعداد زیادی از سربازان‌شان را کشتند. در صورتی که حکام شما کسانی مانند ستار بهشتی را به قتل می‌رسانند که سلاحی جز قلم نداشتند.

-         فقط افراد مسلحی که در جنگ بودند و در جنگی روبه‌رو می‌جنگیدند کشته می‌شدند و کسانی که نمی‌جنگیدند در امان بودند. مانند برادر سرکرده‌ی مخالفان که چون بیمار بود و نمی‌جنگید مورد تعرض قرار نگرفت. اما حکام شما پدر را به جرم پسر دستگیر می‌کنند و فرزند را به جرم مادر ممنوع الخروج.

-         آنان به زنان و کودکان کاری نداشتند. و زینب کبرا خواهر سرکرده مخالفان بدون هیچ تعرضی چند روز بعد در کاخ جناب یزید سخنرانی کرد و مورد اذیت و آزار هم قرار نگرفت. در صورتی که حکام شما دختر را در مراسم عزای پدر کشتند.

-         هیچگونه تجاوزی بعد از پیروزی در کربلا گزارش نشده است. در صورتی که در حکومت شما به زنان و مردان دستگیر شده در تظاهراتی صلح‌آمیز تجاوز شد و مورد هتک حرمت بسیار قرار گرفتند.

-         ما می‌پذیریم که زیاده روی‌هایی در کربلا صورت گرفت و پس از بازگشت لشکریان و اطلاع از کم و کیف ماجرا شمر و سایر سرداران خاطی تنبیه و مجازات شدند اما در حکومت شما عامل اصلی فجایع کهریزک پست و مقام جدید می‌گیرد و ارتقا پیدا می‌کند.

-         لذا انتظار می‌رود در مراسم امسال جانب عدالت را رعایت کنید و بدانید کسانی که بر شما حکومت می‌کنند بسیار خطاکارتر و جنایت‌کارتر از یزید ابن معاویه هستند که اگر ایشان در این زمان زنده‌گی می‌کرد بی‌شک حتا آن واقعه شوم هم اتفاق نمی‌افتاد.


ستاد عدل و انصاف برای يزيد بن معاوية



۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

لاهیجی: پرونده موسوی و کروبی در کمیته ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل مفتوح است


عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و فعال حقوق بشر می‌گوید، کسانی مانند موسوی، کروبی و رهنورد که در شرایط منع هرگونه آزادی شخصی نگهداری می‌شوند و هیچ مرجعی هم مسئولیت آن را نمی‌پذیرد، از نظر حقوقی جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
به گزارش دویچه وله عبدالکریم لاهیجی نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر می‌گوید این افراد از نظر تعاریف حقوق بین‌الملل، جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
لاهیجی می‌گوید پرونده موسوی و کروبی در کمیته ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل مفتوح است.
لاهیجی معتقد است عنوان “حصر خانگی” در واژگان حقوقی بدون مفهوم است. او می‌گوید: «یک کسی یا به حکم مقام قضایی بازداشت می‌شود، محکومیت پیدا می‌کند، به زندان می‌افتد و یا این‌که در زندگی شخصی‌اش آزاد است و می‌تواند به همه جا رفت و آمد کند و یا در مواردی ممکن است کسی را ناگزیر از اقامت در محلی کنند که آن هم باید باز به حکم دادگاه باشد.»
او نتیجه می‌گیرد که بر اساس تعاریف بین‌المللی حقوقی موسوی، کروبی و رهنورد ناپدید شده‌اند: «از نظر مقررات و موازین حقوق بین‌الملل و حقوق بشر با توجه به این‌که افرادی که به این نحو از آزادی رفت و آمد، آزادی معاشرت با بستگان و نزدیکان‌ و به طور کلی آزادی زندگی خصوصی محروم هستند، عنوانش ناپدید شدن یا ناپدید کردن قهری‌ست. یعنی دولت یا گروهی که چند نفر را از این نوع آزادی‌ها محروم می‌کنند، آن‌ها مسئول عمل‌شان هستند.»
رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر ایرانکمیته‌ای در سازمان ملل با عنوان “کمیته پیگیری وضعیت ناپدید‌شدگان قهری” وجود دارد که فدراسیون بین‌المللی جوامع حقوق بشر شکایتی را درباره وضعیت موسوی، کروبی و رهنورد به این کمیته ارجاع کرده است.
.به گفته‌ی آقای لاهیجی این کمیته شکایت فدراسیون را به مقامات جمهوری اسلامی ابلاغ کرده اما تا کنون هیچ یک از مقامات ایران در این باره پاسخی به کمیته نداده‌اند و این پرونده همچنان مفتوح است.
”جمهوری اسلامی حتی مثل برمه هم نیست”
آنگ سان سوچی، رهبر مخالفان برمه مدت ۲۰ سال در حصر خانگی بود. آقای لاهیجی اما معتقد است در مورد او دولت نظامی برمه پاسخگو بود در حالی که درباره رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران، هیچ‌یک از بخش‌های حکومت ایران پاسخگو نیست.
او می‌گوید: «در برمه حکومت نظامی روی کار بود و در چارچوب مقررات نظامی چنین حکمی در مورد خانم آن سانگ سوچی صادر شده بود. ولی آن چیزی که درباره‌ی آقایان موسوی و کروبی و خانم زهرا رهنورد باعث حیرت محافل داخلی و خارجی‌ست، این است که جمهوری اسلامی پاسخ نمی‌دهد، نمی‌گوید که به موجب چه قانونی، حتی قانون مخالف موازین حقوق بشر، حتی قانونی که ممکن است مراجع نظامی در کشوری مثل برمه به آن استناد کنند، به این عمل دست زده است«.
وضعیت موسوی، کروبی و رهنورد در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل
آخرین گزارش درباره وضعیت حقوق بشر در ایران هفته آینده در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل مطرح و پس از آن به رای گذاشته خواهد شد. این گزارش شامل آخرین وضعیت موسوی، کروبی و رهنورد نیز هست.
آقای لاهیجی پیش‌بینی می‌کند که برای دهمین سال متوالی کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای درباره‌ی وضعیت حقوق بشر در ایران و ازجمله وضعیت خاص کروبی، موسوی و رهنورد صادر کند.
در این صورت و پس از آن این قطعنامه به مجمع عمومی سازمان ملل می‌رود و مجمع عمومی به روال سال‌های گذشته در نخستین دهه ماه دسامبر قطعنامه‌ای در این باره صادر خواهد کرد.
عبدالکریم لاهیجی می‌گوید: «ما امیدوار هستیم که جمهوری اسلامی در رفتارش تغییر ایجاد کند اما تضمینی هم نداریم، همچنان که به ویژه در سه چهار سال اخیر ندیدیم که جمهوری اسلامی گوش شنوا یا چشم بینایی برای خواندن این قطعنامه‌ها داشته باشد. آن دیگر با مراجع بین‌المللی‌ و ازجمله شورای امنیت سازمان ملل یا شورای حقوق بشر است که در اجلاس جدیدش در اواخر اسفندماه در قبال بی‌اعتنایی به موازین حقوق بین‌الملل، حقوق بشر و قطعنامه‌های سازمان ملل چه موضعی را در قبال جمهوری اسلامی اتخاذ خواهند کرد.»
BalatarinFacebookTwitterGoogle+EmailPrint

بازخوانی بیانیه مهدی کروبی در روز خونین عاشورای ۸۸


امروز و همزمان با عاشورای خونین ۱۳۸۸، به بازخوانی بیانیه مهدی کروبی در آن روز میپردازیم. سحام نیوز با بازنشر این بیانیه سعی در نشان دادن دوباره ابعاد تظلم رفته بر مردم درآن روز و مظلومیت ملتی که حکومت سایه انداخته بر آنان، حرمت خون مظلوم را حتی در روز عاشورای حسینی نگه نمی دارد. ملتی که همچون حسین(ع) در عین مظلومیت در مقابل لشکری تا دندان مسلح به اعتراض برخواست. در آن روز مردم مظلوم حسین (ع) را یافتند. در آن رو مردم به چشم خود لشکری را دیدند که به نام قرآن و دین از هیچ عملی فروگذار نبود.
گویا باید به این روایت ایمان آورد که تاریخ بارها و بارها تکرار خواهد شد. قصد نداریم علی سازی و حسین سازی کنیم. لیکن تنها روایتی آشنا در این دو سال و اندی رخ داده است که حکایتش برای بسیاری از ما، روایت تاریخ اسلام پس از محمد(ع) است.

انا لله و انا الیه راجعون
ملت بزرگ و شریف ایران
بدنبال انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ که اوج عدم تمکین و تبعیت جریانی از اصول قانون اساسی، جمهوریت نظام، و آموزه امام خمینی (ره) که همواره می فرمودند “میزان رای ملت است”، شاهد حوادث بسیار تلخ و فراموش نشدنی نظیر به شهادت رسیدن تعدادی از هموطنان در راهپیمایی های مسالمت آمیز، بازداشت های غیر قانونی فعالان سیاسی، برگزاری دادگاه های نمایشی، خشونت بی حد وحصر در قبال بازداشت شدگان در کهریزک و امثالهم و … بودیم . لجاجت، خیره سری و عدم تمکین به قانون و حقوق مردم هفت ماه است که کشور و مردم را به پرداخت هزینه ای جبران ناپذیر دچار کرده است . متاسفانه ابعاد جدید تری از برخوردهای غیرقانونی در دهه اول محرم الحرام اتفاق افتاد که دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. در شب عاشورا عده ای از اوباش اجیر شده به حسینه جماران که کانون مواضع بی نظیر و روشنگرانه امام خمینی (ره) بود به بهانه سخنرانی شخصیتی که مواضع اش همواره در چارچوب نظام بوده و از خطوط قرمز عبور نمی کرده، با هماهنگی مراکزی خاص، بطور وحشیانه ای حمله کردند و به تخریب این حسینه پرداختند. در این یورش، مردم اعم از زن و مرد را با هتاکی و فحاشی کتک زدند و اموال آنان را از بین بردند و در کنار منزل امام با شکستن درب و پنجره ها به ایجاد رعب و وحشت پرداختند. در شب عاشورای حسینی، شیعه حسین (ع) را در ماتم حسین (ع) می زنند و هر آنچه که می خواهند در امنیت کامل انجام می دهند.
امروز در عاشورای حسینی از بدو صبح با خشونتی وصف ناپذیر بر مردم یورش بردند و جمع زیادی را مجروح، دستگیر و بنابرگزارش های رسیده تعدادی از هموطنان را به شهادت رساندند . آنان که هویت و شناسنامه این انقلابند و در روزگار مبارزه در صف اول مبارزان بودند، بیاد دارند که در عاشورای ۱۳۴۲ تظاهراتی عظیم با شعارهایی تند علیه شاه صورت گرفت اما رژیم ستم شاهی حرمت عاشورا نگاه داشت و کشتار، سرکوب و دستگیری رهبران مبارزه و در راس آن امام را به روزهای بعد موکول کرد. براستی چه شده است که حکومت برخواسته از قیام عاشورا، در روز عاشورا دست بر خون مردم برده و جماعتی وحشی را به جان مردم انداخته است.
یا رب چه شده است که حرمت عاشورا و عزاداران فرزند زهرا (س) در ظهر عاشورا نگاه داشته نمی شود و آنان را به خاک و خون می کشند. یا رب چه شده است که حرمت خون مردم در این ماه عزیز هم رعایت نمی گردد. یا رب چه شده است که برگزاری مراسمِ ختم مرجع تقلیدی مجاهد و مبارز تحمل نمی گردد و مراکز مقدس، بیت و حسینه بنیانگذار این نظام در شب عاشورا مورد تهاجم و تخریب قرار می گیرد.
اینجانب این مصیبت بزرگ و گناه نابخشودنی را به محضر حضرت صاحب الزمان (عج)، ملت بزرگ ایران و خانواده های آسیب دیده تسلیت عرض می کنم و در پرتو آموزه جاودانه اباعبدالله (ع) در ظهر عاشورا فریاد می زنم که اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.
مهدی کروبی

۶ دی ۱۳۸۸ برابر با ۱۰ محرم الحرام ۱۴۳۲

۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

نمایندگان گروه ۱+۵ هفته آینده درباره ایران گفت‌وگو می‌کنند



سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سخنگوی گروه پنج بعلاوه یک، اعلام کرد که این گروه چهارشنبه هفته آینده درباره راهبرد مذاکراتی خود با جمهوری اسلامی، رایزنی خواهند کرد.

به گزارش رادیو اروپای آزاد، ، این نشست به میزبانی کاترین اشتون و با حضور نمایندگان روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا، آمریکا و آلمان در بروکسل برگزار خواهد شد.

اعلام برگزاری این نشست یک روز پس از اظهارات باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده،‌ درباره گفت‌وگو با ایران صورت می‌گیرد.

باراک اوباما در نخستین کنفرانس خبری خود پس از پیروزی در انتخابات در پاسخ به خبرنگاری که درباره موضع وی درباره مذاکره با ایران پرسید، گفت که وی در طی ماه‌های آینده دست به تلاشی تازه برای باز شدن باب گفت‌وگو میان ایران و آمریکا و جامعه بین‌الملل خواهد زد.

باراک اوباما گفت باید راهی باشد که ایران بتواند از انرژی هسته‌ای در مصارف صلح‌آمیز استفاده کند و در عین حال تضمین دهد که برنامه هسته‌ای‌اش منحرف نمی‌شود.

یک سخنگوی کاترین اشتون، روز پنجشنبه، ۲۵ آبان، با اعلام برگزاری نشست ۱+۵ گفت: «این نشست بخشی ار رایزنی‌های جاری ... برای پیدا کردن راه‌حل دیپلماتیک در مورد برنامه هسته‌ای ایران است

سخنگوی کاترین اشتون جزییات بیشتری از نشست هفته آینده و محورهای مورد بحث ارائه نداد.

از سوی دیگر اعلام برگزاری این مذاکرات، یک روز پس از سفر معاون وزیر خارجه روسیه به تهران صورت می‌گیرد.

روز چهارشنبه، معاون وزیر خارجه روسیه، سرگئی ریابکوف، در تهران بود و با سرتیم مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران، سعید جلیلی دیدار کرد.

سعید جلیلی در این دیدار نسبت به شروع مذاکرات ابراز علاقه کرد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران امیدوار است که ۱+۵ هرچه سریع‌تر به میز گفت‌وگوها بازگردد و برای ۴ ماه تاخیر خود در از سرگیری گفت‌وگوها پاسخ مناسب داشته باشد

دور آخر گفت‌وگوهای ایران و ۱+۵ در خرداد ماه سال جاری در مسکو برگزار شد اما بار دیگر بدون نتیجه پایان یافت.

از جزییات مذاکرات ریابکوف و جلیلی، خبری منتشر نشده، اما ریابکوف پیش از سفر به تهران فایننشیال تایمز گفته بود که مسکو از مذاکره مستقیم واشینگتن و تهران درباره برنامه هسته‌ای ایران حمایت می‌کند.

آمریکا و اتحادیه اروپا علاوه به تحریم‌های شورای امنیت که مورد تایید چین و روسیه بود، تحریم‌های یکجانبه بسیار سنگینی علیه ایران وضع کرده‌اند. مسکو و چین بارها با این تحریم‌های یکجانبه مخالفت کرده‌اند. این تحریم‌ها شاهرگ‌های اقتصادی ایران را هدف قرار داده‌اند.

سختی این تحریم‌ها آنچنان است که مقام‌های بلندپایه غربی و از جمله فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه، از تاثیر آن بر مردم ابراز تاسف کرده اما در عین حال آن را اجتناب‌ناپذیر دانسته‌اند.

گردهمایی بزرگداشت شهید ستار بهشتی در پاریس


 گروهی از فعالین سیاسی و مدنی مقیم شهر پاریس با برگزاری مراسمی در میدان سن میشل این شهر یاد و خاطره شهید راه ازادی ستار بهشتی را گرامی داشتد.
بنا به گزارش خبرنگار سحام؛ در این گردهمایی که به دعوت کمیته مستقل ضد سرکوب برگزار شد دهها تن از فعالین سیاسی و مدنی و اجتماعی شرکت کردند. سخنرانان در این مراسم به تشریح فضای رو به گسترش خفقان و رعب توسط حکومت در بین فعالین پرداختند.
در ادامه این مراسم، م. سحر(شاعر) اشعاری را به یاد ستار و همه آزادی خواهان ایران خواند و سپس بهمن امینی و بهیه جیلانی سخنرانی کردند.
متنی نیز به زبان فرانسه از سوی یک دختر نوجوان ایرانی خوانده شد. مصاحبه سحر السادات بهشتی نیز در این مراسم پخش گردید.
در پایان شرکت کنندگان ضمن محکوم کردن این نوع اعمال وحشیانه که منجر به شهادت ستار بهشتی شده و از این اقدامات اعلام انزجار نموده و خواستار رسیدگی مسئولین و جوابگویی به اذهان عمومی شدند.
در بخشی از این بیانیه آمده است “ما باور داریم که هیچ عزمی برای رسیدگی وجود ندارد لیکن برای آنکه توانسته باشیم راههای قانونی را طی نماییم از قوه قضائیه درخواست می نماییم تا شرایط رسیدگی به این پرونده خارج از تهدید و ارعاب خانواده شهید ستار بهشتی فراهم و امنیت آنان را تامین نماید.
همچنین از سازمانهای حقوق بشری و فعالین مستقل می خواهیم تا با پیگیری این حادثه غم انگیز راه را بر آنانکه در صدد پایمال نمودن خون شهدای راه آزادی هستند مسدود نمایند.”
ستار بهشتی، وبلاگ نویس و فعال اجتماعی بود که دو هفته پیش توسط پلیس فتا دستگیر و زیر شکنجه ماموران به شهادت رسید.

۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه

پیام حسن اسدی زیدآبادی از زندان به کنفرانس سازمان‌های ناظر بر حقوق بشر آسیا و اقیانوسیه



 حسن اسدی زید آبادی؛ دبیر کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که بیش از دو سال است به اتهام فعالیت های حقوق بشری در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است، به کنفرانس بین المللی سازمان های ناظر بر وضعیت حقوق بشر کشورها و نهادهای ملی حقوق بشر آسیا و اقیانوسیه(ANNI) که از تاریخ ۴ تا ۷ نوامبر در دو سطح سازمان های غیردولتی و نهادهای ملی در اردن برگزار شد پیامی فرستاد که در جمع نمایندگان بیش از ۱۰۰ سازمان ناظر بر وضعیت حقوق بشر کشورها از ۴ قاره آسیا، اروپا، افریقا و امریکا قرائت شد.
به گزارش ادوار نیوز حسن اسدی زید آبادی در پیام خود از زندان به وضعیت فعالان جامعه مدنی در ایران به ویژه پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ پرداخته و با تشریح روند شکل گیری جنبش سبز، اهداف این جنبش را در خصوص تحقق حقوق مدنی در ایران تشریح کرده است. عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت همچنین با برشمردن مواردی از تبعیض های گسترده علیه زنان که موضوع اصلی این کنفرانس بود، خواستار اقدامات منطقه ای سازمان های حقوق بشری آسیا و اقیانوسیه در حمایت از فعالان سیاسی و مدنی ایران به ویژه زندانیان سیاسی و در رأس آنان رهبران جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی ،مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد شده است.
پس از قرائت پیام حسن اسدی زید آبادی، نمایندگان سازمان های غیر دولتی به بحث و گفتگو در باره وضعیت حقوق بشر در ایران پرداختند.
این سازمان ها در بیانیه پایانی خود به پیام حسن اسدی اشاره کرده و از زندانی بودن حسن اسدی زیدآبادی؛ دبیر کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به عنوان یکی از اعضای سازمان های ناظر بر حقوق بشر منطقه آسیا و اقیانوسیه ابراز انزجار کردند.
همچنین بیانیه پایانی سازمان های ناظر بر وضعیت حقوق بشر کشورها و پیام حسن اسدی در یازدهمین کنفرانس “نهادهای ملی حقوق بشر” نیز قرائت شد.
لازم به ذکر است که سازمان ادوارتحکیم وحدت، سازمان حقوق بشر کردستان و کانون مدافعان حقوق بشر از سال ۲۰۰۸ میلادی به عضویت شبکه سازمان های ناظر بر وضعیت حقوق بشر کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه در آمدند.
در سال ۱۳۸۷، نمایندگان این سه سازمان به کنفرانس سالیانه شبکه سازمان ها و نهادهای ملی حقوق بشر منطقه دعوت شدند، اما از خروج عبدالله مومنی؛ سخنگو و نماینده سازمان ادوار تحکیم و شرکت وی در این کنفرانس جلوگیری شد.
پس از انتخابات جنجالی خردا ۱۳۸۸، بیشتر اعضای این سه سازمان بازداشت شده و امکان شرکت در کنفرانس را نداشتند.
هم اکنون احمد زید آبادی، عبدالله مومنی و حسن اسدی زیدآبادی اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت، عبدالفتاح سلطانی، محمد سیف زاده، محمد علی دادخواه و نسرین ستوده اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین محمد صدیق کبودوند عضو سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در زندان محبوسند.
در سه سال گذشته در کنفرانس منطقه ای شبکه سازمان های حقوق بشر و نهادهای ملی حقوق بشر آسیا و اقیانوسیه به عدم حضور نمایندگان ایران و وضعیت حقوق بشر در ایران اعتراض می شود.
متن کامل پیام حسن اسدی زیدآبادی به این شرح است:
اعضای محترم مجمع آسیایی حقوق بشر
خانم ها و آقایان!
باوجود آنکه نزدیک به ۵سال ازعضویت کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) دراین شبکه گسترده ازنهادهای ملی وغیردولتی مدافعان حقوق بشر درسراسر آسیا می گذرد، متاسفانه تاکنون امکان حضور درمجمع سالانه شما دوستان وهمکاران فراهم نشده است، اولین بار همزمان بابرگزاری نشست مالزی درسال ۲۰۰۸ مقامات دولتی از سفر سخنگوی تشکل ما، آقای عبداله مومنی جلوگیری کرده و وی را ممنوع الخروج کردند و پس از آن نیز با ممنوع الخروج شدن و نهایتا بازداشت اینجانب در تابستان ۲۰۱۰ تا به امروز این امکان از ما سلب شده است .
با این همه مایلم گرم ترین سلام ها را از درون زندان اوین و از جمع تعداد زیادی از فعالان حقوق بشر و کوشندگان دموکراسی در ایران به شما دوستان وهمکاران عزیز ابلاغ نمایم ودر فرصتی کوتاه نکاتی را با شما عالیجنابان درمیان بگذارم .
طی حدودا سه سال و نیم گذشته، ایران شاهد یک دوره کم سابقه از نقض حقوق فردی و جمعی شهروندانش به شکلی سیستماتیک وگسترده بوده است. درپی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹در ایران که نتایج آن با اعتراضات گسترده مردمی روبه‌رو شد، تا به امروز، نادیده انگاشتن حقوق و آزادیهای شهروندان ایرانی که به موجب قانون اساسی، قوانین عادی و مهمترین معاهدات حقوق بشر تضمین شده است، درزمره سیاست های کلان حاکمیت بوده و به واقع درنزد حاکمان، سرکوب مطالبات دموکراتیک ابزاری برای اداره جامعه تصور شده است.
عمده ترین قربانیان این سیاست ناعادلانه و غیر قانونی نیز فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر، دانشجویان، روزنامه نگاران و فعالان سیاسی هوادار تغییرات دمکراتیک بوده اند. طی این دوره تلخ ۳ساله جامعه مدنی ایران به شدت تحت فشار بوده و آسیب دیده است.
اکنون درحالی که دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به عنوان کسی که پیروزی او جنجال آفرین شده و مورد قبول بخش عظیمی از مردم و دوکاندیدای رقیب قرار نگرفت، رو به پایان است، هنوز هیچ یک از احزاب هوادار دموکراسی وحقوق بشر امکان فعالیت نداشته ،سران آن ها در زندان اند ومجوز فعالیت شان لغو شده است.
نهادهای غیردولتی مدافع حقوق بشر، سندیکاها وتشکل های دانشجویی غیر قانونی اعلام شده و اعضای آن ها دستگیر و با احکام سنگین حبس مواجه شده اند، رسانه های منتقد و شبکه های اجتماعی در اینترنت همگی فیلتر شده و وبلاگ های شخصی وپیام های کوتاه درتلفن همراه سند جرم صدها تن ازشهروندانی شده است که تنها انتقاد ساده ای را علیه حکومت بیان کرده اند، دراین شرایط البته تکلیف رسانه های مکتوب مشخص است .
به طور خلاصه بخشی از این وضعیت در بررسی دوره ای شورای حقوق بشر سازمان ملل (UPR) درخصوص ایران درسال ۲۰۱۰ و در پی آن تعیین گزارشگر ویژه و تمدید ماموریت این گزارشگر و گزارش های انتشار یافته توسط ایشان و سایر گزارشگران و همچنین قطعنامه های متعدد مجمع عمومی سازمان ملل و گزارش دبیر کل، منعکس است.
در عین حال چالش های پر سابقه حقوق بشر در ایران همچنان پا برجاست همچون پیش از اعتراضات سال ۲۰۰۹ تبعیض نهادی شده و گسترده گریبان گیر بسیاری از شهروندان ایرانی است.
زنان که مساله آنان موضوع نشست سالانه شما نیز می باشد همچنان به موجب قوانین مدنی و کیفری قربانی تبعیض می شوند . در نهاد خانواده طلاق همچنان حقی در دست مردان است و ساز و کار ارث بری همچنان در حق زنان به طور نابرابر در جریان است، در زمینه مسایل کیفری تبعیض میان دختران و پسران در خصوص سن مسوولیت کیفری همچنان پابرجاست و زمینه ای است برای قربانی شدن دختران خردسال.
در کنار این مسائل عمده و مشهور ” تبعیضات قانونی” علیه زنان در ایران، رفتارها و سیاست گذاری های تبعیض آمیز نیز در بسیاری از حوزه ها از جمله اشتغال، تحصیل و پوشش به صورت رویه های اداری در جریان است و همچنان اراده لازم در جامعه برای مقابله با کلیه اشکال خشونت علیه زنان و حمایت از آنان به وجود نیامده است.
در این میان با روی کار آمدن احمدی نژاد از ۷ سال پیش اندک تحولات مثبت در حاکمیت برای ارتقاء حقوق زنان از جمله تلاش برای الحاق ایران به کنوانسیون محو هرگونه تبعیض علیه زنان نیز به محاق رفته است و سرکوب دامنه دار فعالان حقوق زنان در قالب کمپین یک میلیون امضاء نیز راه را برای فعالیت در حوزه جامعه مدنی بیش از پیش مسدود ساخته است به ویژه پس از بسط اختناق سیاسی از سال ۲۰۰۹ بدین سو که بازداشت تعداد زیادی از فعالان مدنی و یا اجبار آن ها به ترک وطن را به همراه داشت .
در عین حال تبعیض گسترده مبتنی بر قوانین ناعادلانه همچنان معتقدان به مذاهب غیر رسمی را تهدید می کند و انتخاب یا تغییر باور دینی می تواند با مجازات های سنگین توأم شود و البته مسئله اعدام که تعداد اجرای آن در ایران در سطح جهان کم نظیر است و دادرسی عادلانه که عموما قربانی دخالت های سایر نهادهای حاکمیت در تصمیمات قضات و دادگاه ها به ویژه در خصوص محاکمات سیاسی که حکومت نام آن را محاکمات امنیتی می گذارد، می شود .
خانم ها و آقایان!
امیدوارم اشاره کوتاه اینجانب به برخی موارد نقض حقوق بشر در ایران آغازی باشد برای جلب توجه شما عالیجنابان به مسایل حوزه حقوق بشر ایران وگرنه فرصت کوتاه و ارسال نامه ای از زندان مجالی برای تشریح کامل وضعیت به دست نمی دهد و البته من نیز قصد ندارم دراینجا فهرستی کامل از موارد نقض حقوق بشر را ارایه دهم . با این حال ذکر ۲ نکته را مفید می دانم :
اول -اعتراضات وسیع مردمی در سال ۲۰۰۹ به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری که اندکی بعد با عنوان جنبش سبز معرفی شد در واقع فصلی جدید از تاریخ یکصد و پنجاه ساله مبارزه ایرانیان برای استقرار “حاکمیت قانون” و در پناه آن تضمین و تحقق آزادی های فردی و اجتماعی و البته حق تعیین سرنوشت است. مطالبه ای که در یک قرن و نیم، دو انقلاب و چندین جنبش اجتماعی را به همراه داشته است.
مطالبه جنبش سبز ایران به زودی از اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فراتر رفت و تحقق حق آزادانه شهروندان ایرانی در حوزه های مختلف سیاسی ، سبک زندگی و اقتصاد را به عنوان هدف خود شناسایی کرد. در این مسیر ده ها تن کشته و هزاران تن از شهروندان در پی سرکوب تجمعات مسالمت آمیز به زندان آمده و با مجازات رو به رو شده اند و در کنار این هزاران نفر که به واقع آمار دقیق از آن ها در دست نیست؛ فعالان مدنی – سیاسی نیز از ابتدا هدف سرکوب واقع شدند.
حاکمیت این فعالان را خرابکاران و بر هم زنندگان امنیت معرفی می کند که البته شیوه ای قدیمی و نخ نماست و دم از کشف توطئه اى بزرگ برای سرنگونی حکومت و به دست گرفتن قدرت توسط این فعالان می زند در حالی که ما فعالان سیاسی و مدنی ایرانی که به عنوان هواداران جنبش سبز اکنون در زندان ها هستیم همواره استقرار ساز و کارهای دموکراتیک که متضمن رعایت حقوق بشر باشد را هدف خود قرار داده ایم و در این راه متحمل هزینه های گزاف و مجازات های حبس سنگین شده ایم.
جنبش سبز ایران که قریب یک سال پیش از تولد بهار عربی در خاورمیانه و طغیان مطالبات دموکراسی خواهانه و آزادی طلبانه در این منطقه کارزار خود را آغاز کرده و بسیاری آن را سرآغاز و الهام بخش تحولات امروزین خاورمیانه می دانند در واقع جنبشی علیه تبعیض و درجهت تحقق حقوق بنیادین حقوق بشر در ایران است.
سخن زندانیان سیاسی امروز در ایران این نیست که چه کسی باید در ایران حاکم باشد بلکه سخن ما این است که هر کس در کشور ما حکومت می کند بایستی برآمده از انتخاب آزادانه ملت و حامی حقوق و آزادی های آنان به موجب قانون اساسی و موازین حقوق بشر باشد .
دوم – مجمع آسیایی حقوق بشر به عنوان نهادی منطقه ای طبیعتا با بحث رایج ” حقوق بشر و نسبیت های فرهنگی ” همواره سروکار دارد به ویژه آنکه دولت هایی که پایبندی اندکی نسبت به موازین حقوق بشر دارند و نمونه های آن ها در سطح آسیا نیز بسیار است ، عموما این موضوع را دستاویزی برای توجیه عدم ایفای تعهدات بین المللی خود در حوزه حقوق بشر و نیز بی توجهی به هشدارهای جامعه جهانی و سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر قلمداد می کنند.
به باور اینجانب توجه بیش از پیش و تاکید مداوم بر ارزش های جهانشمول حقوق بشر فارغ از ویژگی های فرهنگی و منطقه ای در شبکه آسیایی فعالان حقوق بشر اهمیت بالایی دارد . در عین حال می خواهم یادآوری کنم که هر چند ارزش های حقوق بشر جهانشمولند لیکن اقدامات و فعالیت های مدافعان حقوق بشر در هر منطقه با توجه به سطح توسعه و ویژگی های فرهنگی آن منطقه و نیز توجه به اولویت های ضروری بایستی متناسب باشد.
شناسایی این اولویت ها و انتخاب تاکتیک های مناسب برای فعالیت و مبارزه کاری است که تنها از عهده فعالان محلی و بومی بر می آید و قاعدتا نسخه های جهانی بدون در نظر گرفتن این ویژگی ها اثرگذاری چندانی نخواهد داشت.
همچنین اکنون که بخش بزرگی از خاورمیانه دستخوش تحولات دموکراتیک و طرح مطالبات حقوق بشر خواهانه ملت هایی است که از تبعیض و فساد به ستوه آمده اند و خواهان احترام به کرامت خود هستند؛ ارتباط و همکاری فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر در این منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، به ویژه فعالان آن دسته از کشورها که هواداران دموکراسی در آن ها به موفقیت های نسبی دست یافته و امکان فعالیت و آزادی عمل بیشتری دارند ، لازم است تا مسایل جوامع همسایه را نیز پیگیری کرده و در حد توان خود نسبت به آن ها واکنش نشان دهند.
بر این اساس به عنوان یک فعال مدنی و حقوق بشر زندانی در ایران از شما دوستان و همکاران می خواهم که ضمن توجه به مواد نقض حقوق بشر در ایران و اعتراض به آن ، در ارتباط با دولت های متبوع خود و یا مستقیما از طریق مکاتبه با دولت ایران و یا هر شیوه آگاهی بخش دیگری مطالبه آزادی زندانیان سیاسی در ایران به ویژه رهبران جنبش سبز آقایان موسوی ، کروبی و خانم رهنورد که هر سه بدون هرگونه محاکمه نزدیک به ۲ سال در حبس خانگی هستند را مطرح و پی گیری نمایید .
با تجدید احترامات فائقه
زندان اوین تهران آبان ماه ۱۳۹۱ – نوامبر ۲۰۱۲
حسن اسدی زیدآبادی
دبیر کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت

۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد


باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، با پیروزی برابر میت رامنی، رقیب جمهوریخواه خود، چهار سال دیگر در مقام خود باقی می‌ماند.
میت رامنی، رقیب جمهوریخواه آقای اوباما با او تماس گرفته و شکست خود را در انتخابات پذیرفته و به او تبریک گفته است.
آقای رامنی در مقر ستاد انتخاباتی خود در ماساچوست از هوادارانش برای تلاش‌هایشان تشکر کرد.
آقای اوباما در توییتر خود ضمن اعلام پیروزی از مردم آمریکا تشکر کرده است. او گفته است که پیروزی خود را مدیون تلاش‌های هوادارانش می داند.
پیروزی او به رغم نارضایتی‌ها از وضعیت اقتصادی آمریکا صورت گرفت.
در شیکاگو، مقر ستاد انتخاباتی آقای اوباما، هواداران رئیس جمهور آمریکا دست به شادمانی زدند.؟
انتخابات امروز همچنین یکی از پرهزینه‌ترین انتخابات آمریکا به شمار می رود.
آقای اوباما تا کنون توانسته ۳۰۳ رای الکتورال را به دست آورده که این میزان برای ادامه ریاست جمهوری او کافی است.
پیروزی آقای اوباما، اولین رئیس‌جمهوری سیاه پوست آمریکا در ایالت کلیدی آوهایو، برد او را قطعی کرد.
در عین حال، تعداد آرای آقای رامنی تا کنون بیشتر از آقای اوباما است.
آقای رامنی در ایالات کلیدی کارولینای شمالی و ایندیانا پیروز شد. آقای اوباما در سال ۲۰۰۸ در این دو ایالت پیروز شده بود.
نتیجه انتخابات در ایالات فلوریدا و ویرجینیا هنوز اعلام نشده است.
باراک اوباما،همچنین در چندین ایالت در شمال شرقی کشور پیروز شد و میت رامنی نیز در ایالت‌های محافظه کار جنوب که به طور سنتی طرفدار جمهوریخواهان هستند، برنده شد.
همچنین دموکرات ها توانستند کنترل خود را بر سنا را حفظ کنند. مجلس نمایندگان همچنان در کنترل جمهوریخواهان خواهد بود.
دموکرات ها در حال حاضر با نسبت ۵۳ به ۴۷ درصد، اکثریت مجلس سنا را در دست دارند.