جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

اقتدارگرایان آشفته


كمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اردوگاه اقتدارگرایان آشفته تر از همیشه به نظر می رسد. از یک سو نگرانی سپاه و حامیان رهبر جمهوری اسلامی از تعبیر خوابی که احمدی نژاد و رحیم مشایی برای انتخابات آینده دیده اند، و از سوی دیگر، گره کور اختلافات میان طیف های مختلف اصولگرا که تجربه انتخابات مجلس نهم نشان داد حتی ريش‌ سفيدان و پدران معنوي این جریان نیز از گشودن آن عاجزند روزهای دشواری را برای این جریان رقم زده است.
اگر تا چندی پیش جدال قدرت میان دو طیف عمده اصولگرایان سنتی (جامعه روحانيت مبارز، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، حزب موتلفه) و اصولگرایان تندرو (حامیان مصباح یزدی که اینک در قالب جبهه پایداری رخ می نمایند) وجود داشت اما حضور هشت ساله محمود احمدی نژاد در راس قدرت اجرایی کشور که با وجود ضعف ها، بی تجربه گی ها، کاستی ها و بحران آفرینی های فراوان نه تنها پاسخگوی هیچ یک از آن ها نبود بلکه از حمایت قاطع رهبر جمهوری اسلامی نیز برخوردار بود، سبب شده این روزها از هر گوشه و كنار اردوگاه اصولگرايان یک نفر «احساس تکلیف» کند و جامه ریاست جمهوری را به تن خود اندازه بزند.
محمود احمدي‌ نژاد و حاميانش سخت در تلاش هستند تا به هر نحو ممکن در قدرت بمانند، و در جبهه مقابل سران جریان اصولگرا برای از میان برداشتن احمدی نژاد چاره کار را نه «وحدت» که در «ائتلاف» می دانند.
هم از این روست که غلامعلي حدادعادل پس از نشست ‌هاي مشترك با علي‌اكبر ولايتي و باقر قاليباف و عدم حمایت جبهه پایداری و رهروان ولایت، از این نشست های پشت پرده، وی نیز تنها راه باقی مانده را حمایت از ائتلاف مشهور شده به 1+2 دانسته است.
محمدباقر قاليباف نیز پس از ناامید شدن از پروژه جلب آراي خاكستري اصلاح ‌طلبان همچون حدادعادل به ائتلاف ولايتي دلخوش كرده است.
علي لاريجاني دیگر چهره مدعی ریاست جمهوری نيز اختلافات اين روزهاي اصولگرايان را بی اخلاقی سیاسی می داند و با اعتقاد به اينکه در بين طیف های این جریان اختلافات اساسي وجود دارد می گوید: «متاسفانه گاهي در بين يک جريان مثل اصولگرايان هم که در خيلي از مباني اساسي يکسان هستند، در فروعات آنچنان به جان هم مي‌افتند که به نظر مي‌رسد اخلاق سياسي از يک نظام‌بندي درست برخوردار نيست.»
 
اسفندیار با بهار آمد
اما در جناح احمدی نژاد با توجه به اقدامات رییس دولت و رسانه های همسو در حمایت تمام قد از اسفندیار رحیم مشایی، منطق انتخاباتی این جریان تا حدودی آشکار شده است.
اسفندیار رحیم‌مشایی که پس از اوج گرفتن حملات حامیان رهبر مدتها از حضور در مراسم رسمی خودداری کرد و از نظرها غایب بود، در یک ماه اخیر حضور برجسته‌ای در خبرهای رسانه‌ای داشته و علاوه بر چندین سخنرانی، نشان درجه یک فرهنگ و هنر را نیز از محمود احمدی نژاد دریافت کرد.
آغاز پروژه خروج رحیم مشایی از سایه و آماده کردن وی برای حضور در انتخابات آینده از زمان بازگشت احمدی نژاد از سفر پر حاشیه مصر بود که در حقیقت نوعی اعلام رسمی غیرمستقیم کاندیداتوری از سوی رحیم مشایی به شمار می رفت.
در آن روز چند ده نفر با سر دادن شعارها و در دست داشتن پلاکاردهایی در حمایت از اسفندیار رحیم مشایی برای استقبال او به فرودگاه مهرآباد رفته و در شعارهای خود از وی به عنوان رئیس جمهور 35 میلیونی ایران نام بردند.
پس از آن بود که رسانه های خبری یکی پس از دیگری اخبار سخنرانی ها و اظهار نظرهای رحیم مشایی را مخابره می کردند و حتی کار به اهدای نشان فرهنگی و تعریف و تمجیدهای بی سابقه احمدی نژاد از یار غار خود که بسیاری وی را سر حلقه جریان انحرافی می نامند نیز کشیده شد.
احمدی‌نژاد تنها یک هفته مانده به بهار در مراسم اهدای نشان درجه یک فرهنگ و هنر به اسفندیار رحیم مشایی  وی را مردی «بهاری، بهاری، بهاری» توصیف کرد و درباره وی گفت: «ایشان صاحب اندیشه است. صاحب نظریه است. در زمینه ‌های گوناگون بخصوص در مسایل بنیادین و اساسی جهان و انسان و رابطه انسان با خدا و همچنین مدیریت جهانی».
 
جشن بهار در 2500 منطقه تاریخی
دستگاه های تبلیغاتی حامی دولت نیز همسو با احمدی نژاد، طی ماه های اخیر به انحای مختلف سعی در برجسته کردن نام اسفندیار رحیم مشایی داشتند و تاکید بر شعار «زنده باد بهار» که به نظر می رسد شعار احتمالی کاندیدای این جریان در انتخابات خواهد بود.
با وجود حساسیت‌های زیادی که به کار بردن اصطلاح «زنده باد بهار» از سوی محمود احمدی‌نژاد و رییس دفتر او، به وجود آورده بود اما دست‌ کم دو روزنامه مرتبط با دولت تیتر اول خود در آستانه سال جدید را مزین به عباراتی مربوط به این اصطلاح و البته نام کوچک کاندیدای احتمالی دولت کردند.
روزنامه «خورشید»، وابسته به سازمان تامین اجتماعی، تیتر یک آخرین شماره این روزنامه در سال ۱۳۹۱ را این جمله قرار داد که «اسفندیارتان بهار می‌آید» و روزنامه «ایران» به عنوان ارگان دولت نیز با اشاره به افتتاح پروژه آزاد راه تهران-شمال، تیتر برجسته خود را این عنوان قرار داد: «تحقق افسانه تهران-شمال در سرزمین اسفندیار»
یک روز پیش از آن نیز محمدشریف ملک‌ زاده، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که چندی پیش به عنوان متهم از سوی قوه قضائیه بازداشت و در زندان اوین به سر می برد از برپایی جشن‌ هایی با عنوان «صدای بهار در ۲۵۰۰ محوطه تاریخی» خبر داد.
استفاده از عنوان «بهار» و عدد «2500» برای برگزاری جشن که تداعی کننده جشن های 2500 ساله در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی است جنجال های بسیاری را پدید آورد.
 
دغدغه مشایی تأمین سلامت انتخابات
اما اظهارات دو روز پیش اسفندیار رحیم مشایی، در گفتگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) نیز در نوع خود قابل تامل بود.
رحیم مشایی در این گفتگو بر موضوع حساس «تامین سلامت انتخابات» انگشت گذارده و می گوید: «رئیس جمهوری تاکید جدی بر این امر [تأمین سلامت انتخابات] دارد و حتی بیان کرده است که اگر احساس کنم به طور پنهان و آشکار شائبه‌ای به تامین سلامت انتخابات وجود داشته باشد با جدیت با آن برخورد خواهم کرد.»
این اظهارات پیش از این نیز از سوی محمود احمدی‌نژاد بیان شده و نوع موضع گیری وی در خصوص انتخابات نظام پزشکی و حملات لفظی علیه نماینده رهبر در سپاه و تاکید چندباره اش در خصوص تلاش دولت برای برگزاری سالم انتخابات در پیام نوروزی نشان می دهد که دولت برای یکی از مهمترین سدهای مخالفانش برای پیاده کردن آنان از قدرت، که همانا رد صلاحیت کاندیدای این جریان است، برنامه هایی دارد.
احمدی نژاد به خوبی می داند که راه صعب العبوری برای تایید صلاحیت رحیم مشایی در پیش دارد و شاید طرح زودهنگام نام مشایی و تحرکات انتخاباتی وی به این دلیل است که احمدی نژاد فرصت بیشتری برای رایزنی، چانه زنی و اعمال قدرت و البته سنجش واکنش های مخالفانش در اردوگاه رقیب داشته باشد.
به عنوان مثال قاسم روانبخش، عضو مرکزی جبهه پایداری و از شاگردان مصباح یزدی هفته گذشته با اظهار اینکه «رنگ انتخاباتی این جریان انحرافی سبز بهاری است» احتمال داد که محمود احمدی‌ نژاد در صورت ردصلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی، احتمال عدم برگزاری انتخابات از سوی دولت و برکناری وزیرکشور و استعفای شخص محمود احمدی‌نژاد وجود دارد
اسفندیار رحیم مشایی در اظهارات اخیر خود به نکته مهم دیگری اشاره کرده است و آن امکان  تغییر در مدیران ارشد دولتی بود.
به گفته رحیم مشایی «رئیس‌جمهور حتی یک روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نیز ممکن است تغییراتی را انجام دهد»
این اظهارات در حالی بیان می ‌شود که محمدرضا باهنر، از منتقدان دولت، یک روز پیش از آن به خبرگزاری مهر گفته بود: «احمدی ‌نژاد هر چقدر هم بگوید در انتخابات دخالت نمی ‌کند؛ به قول معروف آدم دم خروس را می ‌بیند و قسم و آیه فایده ندارد و معلوم است به ‌طور آشکار از کسی حمایت می‌ کند.»
تغییرات گسترده در راس استانداری های استان های بزرگ کشور که مجریان برگزاری انتخابات آینده به شمار می روند و استفاده از امکانات و خدمات دولتی نظیر طرح استخدام 4000 نفر در هر استانداری و اقداماتی از این دست تنها نمونه های کوچکی از پروژه احمدی نژاد و رحیم مشایی برای نیل به هدف «ماندگاری در قدرت» است. انتخاب اسفندیار رحیم مشایی، به عنوان رییس جمهور بعدی، رویای مدودفی احمدی نژاد، پوتین وطنی است. با این تفاوت فاحش که اینجا در ایران، بالای سر احمدی نژاد، رهبر جمهوری اسلامی نشسته است که بیت او و جریان امنیتی حاکم بر سپاه و بسیج، دست بالا را در حکومت دارند و بسیار بعید به نظر می رسد  که حاضر شوند یک دوره ی دیگر باند احمدی نژاد ـ مشایی را در قوه مجریه تحمل کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر