جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

برلین سبز کنار دموکراسی‌خواهان ایران


پنج‌شنبه و جمعه‌ی گذشته، برلین «سبز»تر از روزهای قبل بود. 16 خرداد نمایشگاه نقاشی های ميرحسين موسوی، از رهبران محبوس جنبش سبز در آکادمی هنر برلين افتتاح شد و 17 خرداد کنسرت «امید برای ایران» با حضور تعدادی از خوانندگان مشهور جهان، برای تغییرخواهان ایران پیام امید و ایستادگی فرستاد.
 کارشناسان آکادمی هنر برلين 28 نقاشی موسوی را برای عرضه در نمايشگاه برگزيدند، و نگاه هنری سیاستمداری نقاش را پیش چشمان آلمانی ها و جهانیان و البته هموطنان مهاجر وی، قرار دادند.
کلاوس اشتگ، رئيس آکادمی هنر برلين در مراسم افتتاح، این نمایشگاه را مجالی برای تعمق در مفهوم آزادی می خواند. در زمانه ای که برخی هنر را از سیاست و اجتماع می رانند، این هنرمند برجسته آلمانی تصریح می کند که «ما می خواهیم مردم را متوجه وضع آزادی بیان و حقوق بشر در ایران کنیم؛ و جهانیان را از وضع وی و همسر که در حصر خانگی هستند صحبت کنیم و نگذاریم او فراموش شود.»
رییس آکادمی هنر برلین افزود که آثار نقاشی موسوی، بازنمایی بخش مهمی از زندگی و نگاه شخصیتی سیاسی است.
معاون او، يوهانس اودنتال که مسئولیت برنامه ريزی نمايشگاه را برعهده دارد نیز می گوید: موسوی فقط یک فعال سیاسی نیست؛ او تولیدات هنری هم داشته است. وی به شرایط خاص موسوی در ایران و فشارهایی که متوجه وی و همسرش رهنورد است اشاره می کند و می افزاید: او هنرمندی است که فلسفه و نگاهش را به زندگی با کارهای هنری اش نیز به تصویر می کشد.
اودنتال ویژگی کارهای موسوی را خطوطی می داند که ظاهرا بدون هدف مشخص و سمت و سویی هدفمند، ترسیم می شوند؛ اما درنهایت، آفریده ای دیدنی خلق می شود. نوعی نقاشی پشت مدرن با هویت اسلامی. تلفیقی از سنت و مدرنیته با روح اجتماعی.
معاون آکادمی هنر برلین از موسوی به عنوان شخصیت بسیار مؤثری یاد کرد که مراحل گوناگونی را در زندگی خود طی کرده است.

میزگردی درباره موسوی نقاش و سیاستمدار
پس از افتتاح نمایشگاه که با حضور ده‌ها نفر صورت گرفت، ميزگردی با مدیریت نايکا فروتن، جامعه شناس، و با حضور شيرين عبادی، کلاوس اشتگ و مرتضی کاظمیان برگزار شد. اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز اميد، که قرار بود در این میزگرد حضور یابد، به دلیل عدم تمدید پاسپورت ایرانی اش توسط سفارت جمهوری اسلامی در پاریس، امکان سفر به آلمان نیافت.
کلاوس اشتگ، رئيس آکادمی هنر برلين در سخنانی تصریح کرد که برای ما حمایت از هنرمندانی که تحت فشار غیرانسانی هستند، مهم است؛ احساس همبستگی با هنرمندی که در زندان خانگی است.
او به نقد دیدگاه کسانی پرداخت که نمایشگاه آثار موسوی را در برلین حرکتی سیاسی و با انگیزه های سیاسی می دانند؛ او گفت: «ما به آثار موسوی با نگاهی کاملا هنری نگریستیم و آنها را به عنوان کارهای هنری ارزیابی کردیم. حرکت سیاسی نیازی به برپایی نمایشگاه ندارد».
رئیس آکادمی هنر برلین در عین حال افزود: «ما در آکادمی هنر برلین بر این باوریم که وقتی آثار هنرمندی اجازه نمایش در کشورش نمی یابد، این مغایر اصل آزادی هنر و بیان است و ما موظفیم با این گونه هنرمندان همراهی و همدلی کنیم.» وی به حمایت مشابه آکادمی از جعفر پناهی اشاره کرد.
 امیرارجمند؛ سیاستمدار هنرمند، منادی صلح و دموکراسی
پس از وی، اردشیر اميرارجمند اما از طريق تلفن به حاضران در میزگرد و سالن مرتبط شد؛ وی به پرسش های مجری برنامه پاسخ داد.
 او ضمن تشکر از آکادمی هنر برلين برای برپایی اين نمايشگاه، به تلاش برخی از فعالان جنبش سبز اشاره کرد که خطر کرده و با همتی قابل ستایش، این آثار را به خارج از ایران منتقل کرده و امکان برگزاری نمایشگاه را فراهم کردند.
امیرارجمند همچنین در باره تاثير هنر بر زندگی سياسی موسوی  تصریح کرد که پس از کم شدن فعالیت های سیاسی و اجرایی وی در حکومت، اين فرصت برای موسوی فراهم شد که بازگشتی به شخصیت هنری خود داشته باشد، و بتواند به کارهای فرهنگی و عرصه هایی چون نقاشی و معماری که مورد علاقه اش  است بپردازد.
امیرارجمند از «موسوی جدید»ی سخن گفت که به ویژه پس از انتخابات 88 متولد شد.
امیرارجمند به ممنوعیت نمایشگاه های آثار هنری موسوی در ایران اشاره کرد و نیز به این نکته که موسوی در آفرینش های هنری اش همواره تلفیقی از معنویت و هنر و سیاست و عرفان و مذهب و انسانیت را لحاظ کرده
مشار ارشد موسوی تاکید کرد که نگاه هنری و سیاسی موسوی که تلفیقی از آزادی و عدالت و نوع دوستی و صلح است، برای امروز ایران و منطقه خاورمیانه و نیز جهان، بس گره گشا و مفید است.
امیرارجمند همچنین اظهار داشت که موسوی سال ۸۸ با موسوی دهه ۶۰ تفاوت فراوان دارد و در آثار هنری موسوی افکار جدیدتر و روشن‏‌تر وی به ویژه در مقوله آزادی اندیشه محسوس است.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید به بخشی از پیام موسوی زمانی که نامزد ریاست جمهوری ۸۸ شده بود، اشاره کرد؛ موسوی گفته بود، آمده است تا کرامت انسان‌ها را پاس بدارد و از آزادی اندیشه دفاع کند و کاری کند که فرهنگ دیگر دولتی نباشد.
امیرارجمند لین پیام را نشان دهنده این مهم دانست که سال‌ها کناره‏‏‌گیری از حکومت، موسوی را به جامعه نزدیک‌تر کرده است.

کاظمیان؛ آثار موسوی، سفیران جنبش سبز
پس از وی، مرتضی کاظميان، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی در ابتدای سخنان خود، ضمن تشکر از آکادمی هنر برلین و رییس آن، گفت: «ما فقط به خاطر به نمایش گذاشتن آثار هنری موسوی قدردان نیستیم، بلکه از شما متشکریم چون صدای رهبر در حبس یک جنبش اجتماعی هستید.»
کاظمیان تصریح کرد که مایل است به عنوان یک حامی جنبش سبز از برگزارکنندگان نمایشگاه تشکر کند، چرا که نه فقط صدای موسوی در بند، بلکه صدای همسرش زهرا رهنورد و نیز مهدی کروبی، و دیگر زندانیان سیاسی را بازتاب داده اند، و همچنین مجالی برای بازخوانی مطالبات مدنی و دموکراتیک مردمان تغییرخواه ایران فراهم کرده اند.
وی در توضیح وضع آزادی بیان و عقیده در ایران، اعم از روزنامه نگاری و کار هنری و فرهنگی، اظهار داشت: «ما در ایران از وجود حکومتی اقتدارگرا رنج می بریم، حکومتی که دو ویژگی مهم دارد: یکی رانتی است و متکی به درآمدهای نجومی نفت، و دیگر آن که ایدئولوژیک است. و با این دو ویژگی هرگونه دگراندیشی را سرکوب می کند و منتفی.»
او تاکید کرد که این دگراندیشی فقط شامل حوزه ی سیاست نیست و عرصه های فرهنگی و هنری را نیز دربر می گیرد؛ به باور کاظمیان: «روزنامه نگاران دگراندیش همان میزان تحت فشارند که فیلمسازان و اهالی موسیقی و نویسندگان و فعالان سیاسی.»
این فعال ملی ـ مذهبی در بخش دیگری از سخنان خود توضیح داد که جمهوری اسلامی را نمی توان از منظر دولت توتالیتر و یا فاشیستی تحلیل کرد، و فاصله ی حاکمیت سیاسی در ایران با آنچه در دوران استالین و هیتلر شد یا آنچه در کره شمالی جاری است، کم نیست. وی درعین حال به این سخن موسوی ارجاع داد که اقتدارگرایان حاکم در ایران می کوشند «کره شمالی با بزک دموکراسی» سامان دهند.
او همچنین به جامعه مدنی توانمند و مقاومت شهروندان تغییرخواه در ایران اشاره کرد که می کوشند با وجود تمام فشارها و محدودیت ها و تهدیدها، به تولید بپردازند و در برابر نظم اقتدارگرای مسلط، گفتمان دموکراتیک و حقوق بشرطلبانه ی خود را تکثیر کنند. کاظمیان در همین راستا به آثار سینمایی جعفر پناهی و اصغر فرهادی یا فعالیت گروه های موسیقی زیرزمینی اشاره کرد.
این فعال سیاسی حامی جنبش سبز همچنین به دیدار خود با مهندس موسوی اشاره کرد و به نقل از این سیاستمدار هنرمند، توضیح داد که هنرمند برای خلق اثری هنری، نقاش می‌تواند آن‌چه را که از قبل در ذهن دارد به روی بوم آورد، چنان‌که می‌تواند شیئی را الگوی تصویرگری خود قرار دهد. اما در راهی یک‌سر متفاوت، نقاش می‌تواند قلم به‌دست بگیرد و خود پا‌به‌پای نقاشی و حرکت قلم و بازی رنگ‌ها و ترکیب آن‌ها پیش رود و اثر به‌ تدریج متولد شود.
کاظمیان به مشابهت سیاست ورزی و هنرمندی موسوی در همین راستا اشاره کرد.
این روزنامه نگار در پایان تصریح کرد: «آثار موسوی در آکادمی هنر برلین، صدای جهانی موسوی، کروبی، رهنورد و دیگر زندانیان سیاسی در ایران است؛ ندایی که نه فقط برای ایرانیان بلکه برای جهانیان، زندگی توام با آزادی و مدارا و صلح می‌خواهد. در هنگامه‌ای که دیوارهای بلند و ماموران حکومت، صدای موسوی را حبس کرده‌اند، نقاشی‌های وی به سفیران مهمی برای جنبش سبز و خواسته‌های اساسی و مدنی ایرانیان مبدل شده‌اند.»
عبادی؛ یادکرد از رهنورد در کنار موسوی
در ادامه ی برنامه شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل به ویژگیهای هنری زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و همسر موسوی پرداخت، او با انتقاد از اينکه هيچ  نمونه ای از آثار هنری رهنورد، هنرمند مجسمه ساز، در کنار نقاشی های همسرش نیست، گفت:« خانم زهرا رهنورد نقش تعيين کننده ای در زندگی همسرش داشته است. تا قبل از انتخابات رياست جمهوری  ۲۰۰۹، نامزدها به تنهايی در صحنه رقابت های انتخاباتی ظاهر می شدند و تبلیغ می کردند و تمام صحبت هايشان نیز درباره مسائل سياسی و اقتصادی بود. خانم رهنورد اولين کسی بود که دست در دست همسرش به ميان مردم و میدان انتخابات آمد و به مردان سنتی ما و به حاکمان ما نشان داد که زن بودن افتخار است.» 
عبادی همچنین به بیان این خاطره پرداخت که پس از دریافت جایزه صلح نوبل، حکومت مانع از برگزاری مراسم تجلیل از وی شد؛ و تنها کسی که برای وی مراسم بزرگداشت برگزار کرد، زهرا رهنورد بود که در آن هنگام رییس دانشگاه الزهرا بوده است. عبادی تاکید کرد که دکتر رهنورد با وجود تهدیدهای امنیتی و تذکر نهادهای اطلاعاتی، این جلسه را برگزار کرد.
وی ابراز امیدواری کرد که بخشی از آثار رهنورد نیز دست کم به صورت تصویر و اسلاید در این نمایشگاه، در معرض دید علاقمندان قرار گیرد.
بخش دیگری از سخنان این حقوقدان مدافع حقوق بشر، بررسی سقف و مرز آزادی بیان در اعلامیه جهانی حقوق بشر و براساس کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی بود؛ عبادی به نکته ی مهمی اشاره کرد: آزادی هنر و بیان، بی سقف و مرز نیست. دو جا این آزادی عقیده و بیان در معیارهای جهانی حقوق بشر، تبصره خورده و مرز پیدا کرده است؛ یکی در جایی که برای تبلیغ جنگ مورد استفاده قرار گیرد، و دیگری وقتی برای ایجاد نفرت میان اقوام و لایه های اجتماعی مختلف (قومی، نژادی، مذهبی، جنسی و...) مورد سوء استفاده قرار گیرد.
عبادی از همین زاویه گفت، کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام در جامعه ای که مسلمانان در آن در اقلیت هستند، انتشار و تکثیر نفرت است و مذموم؛ و باید در مسیر دادگاه و از زاویه ی حقوقی مورد نقد و مواخذه قرار گیرد. او در واکنش به نقد کلاوس اشتگ به سخنانش، که گفت، صدور دستور ترور و اقدام به تهدید و ناامنی برای هنرمند به خاطر ابراز عقیده اش، انسانی و قابل دفاع نیست، اظهار داشت: من نیز موافق ترور و خشونت نیستم؛ و مرادم، پیگیری حقوقی اقدام هنرمند در دادگاه صالحه است.
برنده جایزه صلح نوبل در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم تفکیک نهاد دین از نهاد دولت پرداخت، او گفت، این به آن معنا نیست که تمام رژیم های سکولار دموکراتیک هستند. وی در همین راستا به نقد رژیم شاهنشاهی در ایران قبل از انقلاب پرداخت. این که آزادی های سیاسی مورد تهدید و محدودیت بود. وی تصریح کرد که سقوط یک دیکتاتور به معنای حاکم شدن دموکراسی نیست؛ چنان که پس از انقلاب 57 در ایران ما گرفتار استبداد مذهبی شدیم که از قبلی خشن تر و سخت گیرتر بود.
عبادی با اشاره به گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضع حقوق بشر در ایران، تاکید کرد که وضع حقوق بشر در ایران وخیم است، و نقض حقوق بشر در ایران به شکل سیستماتیک و مستمر صورت می گیرد.
عبادی در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد که ایران فقط انرژی هسته ای نیست، و خطاب به دولت های غربی گفت: «پرسش من از گروه ۱+۵ این است که اگر دولت ایران پذیرفت غنی سازی اورانیوم را متوقف کند آیا شما حاضر می شوید با این حکومت دست دوستی دهید؟ آیا در قبال نقض مستمر و دائم حقوق بشر در ایران سکوت می کنید؟»
او به دولت های غربی توصیه کرد که اگر در مورد انرژی اتمی با تهران گفت و گو می کنند، در مورد وضع وخیم حقوق بشر ایران نیز ملاحظات خود را به صورت پیوسته منتقل کنند.
عبادی از دولت های غربی خواست که «پول های کثیف» دیکتاتورها را نپذیرند و جهان را برای دیکتاتورها کوچک تر و محدودتر کنند. وی تأکید کرد: «مبارزه برای تحقق دموکراسی در ایران وظیفه ما ایرانیان است؛ شما (دولت های غربی) فقط به دیکتاتورها کمک نکنید.»
قابل اشاره است که به گفته حمید حمیدی، هماهنگ‌کننده ی ایرانی نمایشگاه آثار موسوی در آکادمی هنر برلین، خروج آثار هنری و مجسمه هایی که دکتر زهرا رهنورد خلق کرده بسیار سخت و تقریبا غیرممکن بوده و به همین دلیل شورای هماهنگی راه سبز امید تنها توانسته برخی از آثار مهندس موسوی را از ایران خارج کند.
امید برای ایران؛ کنسرتی برای دموکراسی و آزادی
اما در کنار نمایشگاه آثار موسوی در آکادمی هنرهای برلین، که به این شهر رنگ ی سبز بخشید؛ کنسرت «امید برای ایران» نیز که جمعه شب هفدهم خرداد در برلین برگزار شد، تلاشی دیگر برای همدلی با دموکراسی خواهان ایران بود. جمعی از هنرمندان و خوانندگان از کشورهای مختلف گرد هم آمدند، تا همبستگی خود را با مردم آزادی خواه ایران نشان دهند. کنسرت مزبور شامل سبک‌های گوناگون موسیقی بود، از موسیقی کلاسیک تا پاپ ایرانی و از تکنو تا موسیقی الکترونیک.
این کنسرت در فاصله ی یک هفته به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، رخداد مهمی بود که نه فقط توجه ایرانیان مهاجر، بلکه آلمانی ها را به وضع حقوق بشر در ایران جلب می کرد.
آنته زیرا، سخنگوی کنسرت گفته: «هدف ما این است که با به روی صحنه بردن هنرمندان مشهور جهان بتوانیم یک هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران توجه جامعه جهانی را جلب کنیم و به ایرانیان داخل کشور پیام همراهی‌مان را برسانیم.»
رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی ـ آمریکایی، مجری این کنسرت بود. وی پس از انتخابات ۱۳۸۸ مدتی در ایران زندانی بود.
صابری که مجری کنسرت بود در ابتدای مراسم، پس از نواختن آهنگی با پیانو، برای مخاطبان توضیح داد که چگونه در سلول انفرادی برای گذراندن زمان سخت، با انگشت هایش روی دیوار می نواخته و هم زمان آواز می خوانده و آهنگ می ساخته.
او به نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرد و از همراهی خوانندگان گوناگون جهان با این کنسرت، و همدلی با آزادی خواهان و جامعه مدنی ایران سخن گفت.
"آل‌بانو" خواننده مشهور ایتالیایی، "الکیستیس پروتوپسالتی" خواننده محبوب یونانی، ابی، خواننده محبوب ایرانی، و "یوگنی شاپووالوف خواننده و تنور مشهور روسی ازجمله کسانی بودند که در این کنسرت برنامه اجرا کردند و با ایرانیان دموکراسی خواه همدلی نمودند. لیل کولت، خواننده اسرائیلی نیز با اجرای چندآهنگ در این کنسرت حضور داشت. وی حضور در این مراسم را افتخاری در کارنامه هنری خود دانست. همچنین "ولی" خواننده مشهور افغان که برای ایرانیان زیادی شناخته شده است. "تایو کروز" و یک گروه تکنو سوئدی نیز به اجرای برنامه پرداختند.
"هومبرتو گاتیکا، تهیه‌کننده بزرگ موسیقی و برنده ١٦ جایزه «گرمی»، از عوامل مهم برگزاری این کنسرت بوده است.
"استیوی واندر"، خواننده ی مشهور آمریکایی ترانه ی اختصاصی به نام "عشق من" را برای حمایت از ملت ایران اجرا کرد و به آنها تقدیم.
کنسرت مزبور با حضور بیش از سه هزار نفر ایرانی و آلمانی برگزار شد و بیش از سه ساعت به طول انجامید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر